رامین بعد از یک ازدواج ناموفق، با مهتاب آشنا شده و با او ازدواج می‌کند. او در روز عروسی‌اش با تماسی از جانب سهیلا، همسر سابقش، روبه‌رو می‌شود که از او می‌خواهد در قبال بخشیدن کل مهریه و مقداری پول، با او به سفر رفته و وانمود کنند که هنوز با یکدیگر زن و شوهر هستند تا بتوانند از عمه‌ی سهیلا پول قرض کنند. رامین به مهتاب می‌گوید که باید به مأموریت برود و راهی سفر می‌شود. از طرف دیگر مسعود، رئیس رامین، با منشی شرکت، خانم دائمی، در همان هتلی است که رامین اقامت دارد و قصد دارد به همسرش خیانت کرده و با منشی‌اش ازدواج کند. مهتاب که بعد از عروسی از داماد جدا شده، با پدرش به محل اقامت رامین می‌آید تا در کنار او باشد و ماجرا از همین‌جا شروع می‌شود. رامین که باید سهیلا را از مهتاب مخفی نگه دارد با آمدن ستاره، همسر مسعود، خودش را همسر خانم دائمی معرفی می‌کند و اوضاع پیچیده‌تر می‌شود…